ریحانهریحانه، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره
یگانهیگانه، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه سن داره

ریحانه و یگانه دخترای مامان

از شیر گرفتن یگانه و شیرین زبونی

روزهایی که در گیر درس و مدرسه ریحانه بودم مسئله دیگری که داشتم از شیر گرفتن یگانه بود.از بعد از عید تصمیم داشتم که یگانه را از شیر بگیرم اما خیلی وابسته هست و هر کاری میکردم که بهش شیر ندهم نمیشد.خلاصه رفتم کلی خوراکی خریدم مثل پف فیل-گندمک و سعی کردم تا جایی که میشه خوراکیهای نسبتا مفید باشه.خلاصه تا میگفت ممه یه خوراکی میذاشتم جلوش.خوش به حال ریحانه هم شده بود.چیزهایی که ممنوع کرده بودم فعلا مجاز بود و میخورد.فعلا در طول روز خیلی کم میخوره.اما وقت خواب چه خواب بعد از ظهرش چه شب حتما باید بخوره تا بخوابه.حالا موندم چه جوری شبها رو ازش بگیرم.داروی صبر زرد رو که خیلی در موردش شنیدم تهیه کردم اما نمیدونم چرا دلم نمیاد بهش بدم .میترسم بچم اذ...
5 خرداد 1393

پایان کلاس اول ریحانه

چند روزی هست که ریحانه تعطیل شده و احساس راحتی میکنیم.دیگه شب برای آماده کردن شام عجله ندارم.ریحانه تا ساعت یازده شب بیداره و صبح تا نه میخوابه.خودم هم بیشتر میخوابم و راحتترم.این چند وقته من بیشتر احساس خستگی میکردم.حتی خونه مادرم خیلی کم رفتم.آخر سال مدرسه براشون جشن الفبا گرفتند.بچه ها خیلی خوششون اومده بود و کلی بهشون خوش گذشته بود.کیک به شکل کتاب براشون گرفته بودند و پذیرایی میوه و بستنی داشتند.هدیه هم بهشون دادند.ریحانه هم یک شعر دکلمه کرد که قبلا توی خونه با هم کار کرده بودیم.ازشون فیلم برداری کردند که گفتند روز کارنامه CDفیلم رو میدهند(فردا قراره برم کارنامه را بگیرم)یک عکس خشگل تکی هم با لباس فارغ التحصیلی انداخته بودند که روز جشن...
5 خرداد 1393
1